روز نوشته ها روز نهم

هر گردی گردو نیست هر سودی درست نیست

صدایی که دائم در ذهنم نجوا میکرد این بود که کاری بکن یک معامله دیگر باز کن شاید بازار از همین جا برگردد.

این جمله بازار شاید از همینجا برگردد را خیلی به خودمان گفته ایم و یک دلیل که من امتیاز کمتری به تحلیل تکنیکال عام قاعل هستم دقیقا همین است.

در این فاصله زمانی سوگیری های ما وارد عمل خواهند شد هر چیزی را تصدیقی بر معاملات فعلی خواهیم یافت فرض منید یک خط روند از بدنه کندل ها رسم کرده اید و قیمت با یک کند پر قدرت آن را میشکند شما با نگاه به خط روند شاید خط روند را جابجا کنید و به خود بگویید که این خط روند را باید از شادو ها(سایه ها) رسم میکردم نه بدنه ها در اینچا فرض کنید قیمت با رسیدن به خط روند شما یک واکنش دیگر نیز بدهد.

مطمئنم هر اتفاقی را به فال نیک خواهید گرفت و در حالت خوشبسینانه اگر حجمی دوباره اضافه نکنید به معاملات قبلی خود پایبند خواهید بود.

من همه این ها را میدانستم و باز دچار این افکار شده بود دنبال تصدیق هایی برای این که لاقل به خودم بپذیرانم که تصمیماتم درست است میگشتم.

بالباخره قیمت به یک ناحیه حمایتی تکنیکال رسید و یک واکنش نسبی در جهت معاملاتم داشتم ضررم حدودا به 20 درصد کاهش داشت الان جایی در بین آسمان و زمین بود جوری خوشحال بودم که انگار 30 درصد سود کرده ام، اما فقط 5 درصد از ضررم کم شده بود اما با حالتی مغرور به خودم دست مریزاد میگفتم و اطمینان داشتم که بازار دوباره برخواهد گشت.

واقعا این بازار چقدر اغوا گر است هر بار امیدی واهی را تلقیم میکند تا به باور های قبلی خودم اطمینان بیشتری داشته باشم.

ادامه دارد…